جدول جو
جدول جو

معنی آهسته رو - جستجوی لغت در جدول جو

آهسته رو
(رَ جَدَ / دِ)
مقابل تندرو
لغت نامه دهخدا
آهسته رو
آنکه آهسته رود مقابل تندرو
تصویری از آهسته رو
تصویر آهسته رو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آهسته خو
تصویر آهسته خو
آرام، بی شور و شر
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ تَ / تِ)
محتاط. باحزم، دانا، با رای رزین
لغت نامه دهخدا
(هَِ تَ / تِ)
آرام:
هم آهوفغند است و هم تیزتک
هم آهسته خوی است و هم تیزگام.
فرالاوی
لغت نامه دهخدا
(خُ جَ تَ /تِ)
خجسته روی. خوش رو. خوش منظر. آنکه صورتش انسان را بفال برمی انگیزد. مبارک صورت:
او نیز که پاسبان کویست
بر دولت تو خجسته رویست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آهسته خو
تصویر آهسته خو
آرام بی شرو شو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهسته رای
تصویر آهسته رای
محتاط، با حزم محتاط باحزم، با رای رزین با اندیشه استوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آهسته خوی
تصویر آهسته خوی
آرام
فرهنگ لغت هوشیار
خجسته طلعت، خجسته لقا، خوش رو، خوش منظر، خوش سیما
فرهنگ واژه مترادف متضاد